معنی پادر میانی کردن، میانجی گری کردن، میانجی شدن میانه گیری کردن، وساطت کردن، شفاعت کردن, معنی پادر میانی کردن، میانجی گری کردن، میانجی شدن میانه گیری کردن، وساطت کردن، شفاعت کردن, معنی /اbc kdاjd lcbj، kdاj[d ;cd lcbj، kdاj[d abj kdاji ;dcd lcbj، msاzت lcbj، atاuت lcbj, معنی اصطلاح پادر میانی کردن، میانجی گری کردن، میانجی شدن میانه گیری کردن، وساطت کردن، شفاعت کردن, معادل پادر میانی کردن، میانجی گری کردن، میانجی شدن میانه گیری کردن، وساطت کردن، شفاعت کردن, پادر میانی کردن، میانجی گری کردن، میانجی شدن میانه گیری کردن، وساطت کردن، شفاعت کردن چی میشه؟, پادر میانی کردن، میانجی گری کردن، میانجی شدن میانه گیری کردن، وساطت کردن، شفاعت کردن یعنی چی؟, پادر میانی کردن، میانجی گری کردن، میانجی شدن میانه گیری کردن، وساطت کردن، شفاعت کردن synonym, پادر میانی کردن، میانجی گری کردن، میانجی شدن میانه گیری کردن، وساطت کردن، شفاعت کردن definition,